" تقدیم به روح بلند شهدای گنجان و خانواده های انان"
ای سیرچ
ای سیرچ بگو ازون غدیر دلگیر که مشکی شد گنجان دلیر
ای سیرچ کو فداییان رهبرت علیرضا،فرزین و جعفرت
سیرچ من بگو از حسینی از یحیی و اخرین خداحافظی
سیرچ به یاد داری حسین را؟ عیسی ان مرد دین را
سیرچ مهمانی باشکوهی داشتی لباس سبز،سفید،سرخی داشتی
راستی رمضان باباندیده بود حمیدرضا خواب شهادت دیده بود
سیرچ من بگواز کبوتران زخمیم از علی،هم هیئتی قدیمیم
ای سیرچ گنجان داردبوی تو مادران میگوینداز سنگدلی تو
بیابنشین پای حرف مادرش رمضانی که بودتنهایادگارپدرش
ای سیرچ دلم خونه ازدستت ازشرمندگی چراپایین نیست سرت
دوازده لاله تقدیم به گنجان گلزارشهدای گنجان معبدگاه عاشقان
"دیانی"
عشق بود،شهادت بود
سال ها پیش دشمن قصدوطن کرد قصدمال،ناموس،تن کرد
او می خواست ایران ویران شود همه جای ایران ابادان باشد
در شهرما مردانی بود،اسمانی عاشق خدا،محصل مکتب خمینی
یک روزقصدسفرکردن به جبهه ها به فرمان امام ،معشوق دل ها
عشق بود،شهادت بود،جنگ بود وقت برای گردان عاشق تنگ بود
داستان عاشقی و دلدادگی رااغازکردند چون کبوتران عاشق پروازکردند
بعضی ها زدند تو خط تخریب بی سرشدن مثل مولای غریب
بیا یادی کنیم ازکربلای چهار خوشا ان تیمور،ستوبر بی مزار
گویندمهدی فرمانده ی معرفت سفارش کرده به حیاوعفت
در گریه های نیمه شب،محمودمن خدایابی سرشهیدم کن،معبودمن
حمدالله رااوردن سالم بودپوتینش مشت خاکستری ازحادثه مینش
برادرخبرسوختنش را اورد روزبعدخاکسترخونین تنش را اورد
اروندکو؟گردان قایق سوار منوچهران عاشق شب زنده دار
اروندخروشان کو؟کبوترهایم مختار و جوادهایم
احمدارزوی حجله ی سومارکرد سال ها بعدیاسر هم هوای یار کرد
سراغ افروغ را ازمهران بگیریم شفای بیماران را از رمضان بگیریم
میرافضلی که بوسه زدبرمهردشت محمدخدایی شددرفاووالفجر8
برف و سرمای مریوان یادش بخیر پرپرشدن علی درقلاویزان یادش بخیر
به خاک جبهه قسم که میایی جانمراد،بخدابه دلم مونده میایی
عشق اکبررا به ارونددادورفت داغ رحمان رابه برادردادو رفت
یکی ازاهالی میگفت مادر خواب دیده شفای ستوبر
شلمچه بازاریست برای عشقبازی سکوی برای پروازوجانبازی
درچشم ماگنجان شلمچه است میدان عشقبازی عاشقان شلمچه است
درشلمچه کربلا باریده بود درماووت قربانعلی برات ازادی گرفته بود
محمود درمجنون بی سرمی رود درشلمچه برادربابرادر می رود
اقاملایی پروازکردورنج ماند رسم برادری در کربلای پنج ماند
شلمچه در خون دیده حبیب را مهدی،نوحه خون حسین غریب را
ای معنی حماسه جاوید ای مفقودالاثرشرهانی،امید
چفیه محمدحسین بوی شبنم میدهد عطرکمیل،شب های محرم میدهد
یادسربند یازهرا بخیر یادمهدی عاشق بی ریا بخیر
عشق بود،جبهه بود،سبزعلی درچادربه سوی ماه رفت قربانعلی
از جاده های سرخ کردستان می اید شهدوست جوان،به گنجان می اید
دل من مفقودالاثرشده درویش در دشت عباس پرپر شده
جمعه ها میروم گلزار شهدا خدایا شهادت را کن نصیب ما
به عشق شهادت نوشتم غزلی خدایا نگه دار سیدعلی
"دیانی"