تقدیم به شهدای مفقودالجسد گنجان

شبی ارام رفتی گره ازعقده ام واشد.......نگاهی خیس به درماند کوچه تنهاشد

پدرمی گفت دیگریوسف مابرنمی گردد.....مادرسال هادلواپس امروز و فرداشد

پس ازان چشم هایت راشبانه خواب میدیدم....برای ماتماشای تودیگرمثل رویاشد

برادرها که ازاروندبرگشتند می گفتند.......که یوسف درنسیم عطرپیراهن به دریاشد

وهخراستخوان های توراای دوست اوردند.....پس ازعمری غریبانه زخم دلم واشد

به سرامدغریبی های تلخ یازده سالت......توبرگشتی.خدامی دانددرشهرغوغاشد

ومثل اخرین روزی که رفتی بازهم امروز......نگاهی خیس بردرماند و کوچه تنهاشد

ادامه نوشته

تقدیم به یادگاران شهدا

وقتی که سینه اینقدردادو هواردارد....................کفراست اگربگویم این دل قراردارد

وقتی که قلب بابا.گلدانه های خون شد..............حق داشتم بگویم بابااناردارد

باباانارراچید.بابااناردارد.....................................بابامیان چشمش صدابشاردارد

بابابه شهرمی گفت خوشبختی یعنی عاشق....هرعاشقی که چنگی درزلف یاردارد

مردم به خنده گفتندماعاشقان نانیم................نانی که دنیاایل تباردارد

باباکه اشک میریخت گفت اه گندم...................گندم گناه اول باماچه کاردارد

ادامه نوشته

مرا ز خویش بگیریدو تا خدا ببرید........ دل دهاتی من را به روستا ببرید


برین شدیم که در این صفحه از وبلاگ از حماسه های مردان بی ادعا روستامان بگوییم که به راستی اگر یاران خمینی در کربلا بودند سر سرور شهیدان بر بالای نیزه نمی رفت ..............اما این بار در قالب شعرو غزل عشق..... 


تقدیم به مادران شهدا

مادرچرا گریه می کنی امشب برای من .........زنهار اشک غم مفشان درعزای من

من طایر بهشتی ام و راستی نبود.............. ویرانه ای چو عالم هستی سرای من

رفتم از این خراب و پریدم به اوج عشق.........جای که بود در خور بال همای من

بنگر چگونه پربه حریم خدا زدند...................همسنگران.همنفس خوشنوای من

من زنده ام شهید ره عشق مرده نیست.......پیچد در گوش اهل حقیقت نوای من

زان شد نصیب فیض شهادت مرا که بود..........عشق حسین .همسفر کربلای من

من یک بسیجی ام که در ایین لشکری..........فرمانده عشق باشد و امر خدای من

مادر مراببخش و لیکن روانبود .......................انکار امر رهبر رهنمای من

جای که پای دین و وطن بود در میان............... مادر نبود بستر راحت سزای من

وقتی نشسته ای در بر سجاده ای .مباش........غافل به پیشگاه خدا از دعای من

هرجا به دیده ی عاشقت جانبازی ایدت............ فرزند خود خطاب کن اورا به جای من

.                                                                                                                    

ادامه نوشته

شهید میرافضلی

بسیجی عارف "شهید محمد میرافضلی" ، در تیرماه 1340در خانواده ایی مذهبی درروستای گنجان چشم به جهان گشود. وی

تحصیلات ابتدایی را در همان روستا و دوره راهنمایی را در دهستان سیه بنوییه به اتمام رساند. در سال 1360به عشق امام

امت و اسلام ناب محمدی علیرغم علاقه فراوان به فراگیری دروس حوزوی تنها با حضور تنها 2هفته در آن ، تحصیل را راه و

عازم جبهه های حق علیه باطل شد . این شهید بزرگوار از همان دوران نوجوانی همواره سعی میکردند حضوری موثر در

انقلاب داشته باشند به طوریکه در سال 57 اولین تمثال مبارک حضرت امام خمینی(ره) را به روستای خود آوردند که با مخالفت

اهالی روستا نیز مواجه شد.شهید میرافضلی طی مدت 6سال 8مرتبه به جبهه اعزام شد تا اینکه در 16فرودین 1366به آرزوی

دیرینه اش شهادت، دست یافت. «روحش شاد راهش پر رهرو»

پروژه یادمان شهدای گنجان تا کنون 70درصد پیشرفت دارد

فرمانداری رابردر سالروز شهادت شهيدان رجائي و باهنر و آغاز هفته دولت فرماندار و مديران اجرائي شهرستان رابر با حضور در گلزار شهداي گنجان و بازديد  از پروژه يادمان شهداي گنجان ضمن تجديد ميثاق با شهيدان انقلاب اسلامي بر تداوم راه شهيدان تأكيد نمودند در اين مراسم دكتر مرادي فرماندار رابر اعلام كرد : با پيشرفت 70 درصدي پروژه يادمان شهداي گنجان اميدواريم اين پروژه مهم در آينده نزديك به بهره برداري برسد .
همچنين مديران شهرستان رابر با حجت الاسلام محرابي زاده امام جمعه رابر ديدار و گزارشي از اقدامات و خدمات يكساله دولت ارائه گرديد.